جان.....جان...جان....فقط میتونم نازت کنم نفسم ...تو داری بزرگ و بزرگتر میشی و من چقدر کم میبینمت....بزرگ شدنت از تو عکسات واضحه....از نشستنت....از شیطنتات...عاشقتم....فقط اینجاست که واست می نویسم....روزی که بزرگ شدی بخونی و بدونی یکی از امید های خاله اثمرتی....وجود تو حتی میتونه تصمیم های خاله تو عوض کنه عشقم