من در عروسی عمو:)
خاطرات شمال 2
خوب دوباره رفتیم کوه ، این دفعه هم کلی خوش گذشت فقط نشد با دوستام آرنیکا و آروشا عکس بندازم ...
نویسنده :
مامان وندا
14:50
خاطرات شمال 1:)
اینجا ییلاق زندونه اس، جاده ی پونل به خلخال.چهاردهم شهریورماه. به من خیلی خیلی خوش گذشت. کلی آب بازی کردم. آب یخ که از چشمه میومد. من و دوستم آروشا جونی اینجا هم با هم رفتیم سراغ آب، پسرخاله های خوشتیپ مامانم هم تو عکس هستن:) اینم من تو قاب پنجره های دوست داشتنی خونه ای که فوق العاده بود ...
نویسنده :
مامان وندا
14:36
عروسی میرم
روز 12شهریور شمال باید میرفتیم عروسی، اینجا هم من آماده شدم. خیلی بهم خوش گذشت همش با دوستای جدیدم میرقصیدم:) ...
نویسنده :
مامان وندا
14:28
حباب بازی
از روزهای گذشته مرداد ماه
وندا جونی گفت از من و پیشیم عکس بگیر مامان اینجا هم خانم خانوم ها داره رو یه تپه تو پارک صفه قل میخوره هر وقت هم میره میدون نقش جهان علاوه بر درشکه سواری حتما باید هویج بستنی بخوره:) اینهم یکی از برگه هایی که از مهد آورده خونه و رنگ کرده ...
نویسنده :
مامان وندا
12:25
جمعه 9مرداد- در32ماهگی
رفتیم هشت بهشت ولی از بس شلوغ بود محوطه و پارکش زود فرار کردیم ...
نویسنده :
مامان وندا
14:47
سفر رفسنجان تیر94
روز عید فطر خونه بابابزرگ های بابام حسابی خوش گذروندم و آب بازی کردم. اینم من و دخترعمه ام یسنا جون اینجا هم دارم دخترعموی کوچولوم تسنیم جونی رو میبوسم ...
نویسنده :
مامان وندا
14:23